داستان کوتاه و عبرت آموز پیرزن و چراغ جادو
داستان کوتاه و عبرت آموز پیرزن و چراغ جادو اگر به داستان های کوتاه آموزنده علاقه دارید همراه ما باشید…
داستان کوتاه و عبرت آموز پیرزن و چراغ جادو اگر به داستان های کوتاه آموزنده علاقه دارید همراه ما باشید…
اگر خیلی فکر هستید و می دانید پس از خواندن این ماجرا حس می کنیم چیزی در اطرافتان هست…
در ادامه برای کاربران سایت ماتیلدا داستان زیبای چه کسانی دوست دارند پولدار شوند؟ را آماده کردیم .
مرد گفت :”بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم .…
پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی جسد پسرشان به پزشکی قانونی…
پیرمرد شروع کرد به خوردن سیب زمینی هایش. مرد جوانی از جای خو بر خاست و به طرف…
زن گفت: تو از کجا می دانی که فرزند ما پسر خواهد بود؟ ممکن است عمر من کفاف…
گوشم شروع کرد به سوت کشیدن…..سرم رو انداختم پائین……هوای قصابی سنگین شد و نفس کشیدن سخت…..گوش هامو سرزنش می کردم…
اما من در تمام زندگیم قهوه نمکی خوردم! چون تو رو شناختم، هرگز برای چیزی تاسف نمی خورم چون این…
حامد کوچولو اون جلو یواشکی داشت میخندید. برگشت و دستای داغ و تب دار بابابزرگش رو تو دستای کوچیکش…
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهمتر آن است که در پایان هر روز و پیش از…
خداوند می خواهد که بنده او ظرفیت دوست داشتن دیگران را داشته باشد و تنها به خود فکر نکند.…
وقتی کسی به شما جوابی را می دهد که با آن چیزی که انتظار دارید متفاوت است، فکر نکنید…
صبح روز بعد با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیکتر می شد از جا برخاست،آن می آمد تا او…
بعضی وقت ها قلبم را به کسانی بخشیده ام، اما آنها چیزی از قلب خود را به من نداده اند.…